توی بازی هایِ عشق و عاشقی
عاطفی بودم از دلها باختــــم
از خاطرات یارِ رفته تو ســفر
توی قلب و دلم آهی ساختـم
***
می دونم پایان هر لحظه شکست
عشق کورم عاقبت پنداشـــــته
گفته بودن ته هر عشقی فـــراق
بی و فایی و جدایی کاشــــــته
***
با همین دلتنگی خیلـــی زیاد
یاد دادم دل شکیبا مــــی رود
منتظر موندم قدومِ شانـس خود
با سواران قهر و تک پا مـی رود
***
تو کنارِ ساحلِ دریـــــــــای درد
باز شد پرده ی مهر زندگــــــــی
می چشیدم مزه ی پخت زمـــــان
لال شد صوتِ زبان از بردگــــــی
***
ای زمانه چرا لجبازم شـــــدی
همه در ناز و چه زیبا در ســــفر
می کشیدی این دل خوابیده زور
توی راهِ پر نشیب و پر خطــــر
***
کشتیم با بادبانی در مســــــــیر
همه پارو می زدند دریای صـــاف
دیگران تو مقصدن یک روز و نیم
چهار ماهی مونده ام آینده بــاف
***
باز میگن خوش به حالت بی خیال
جایِ خوشبختی برات تنظیم شــد
چشمِ سبزت با سفیدی رُخــت
نعمتی پر بار این تعلیم شــــد
***
کاش مانند زغالی بد تنـــــم
دل به آتش می سپارم سالهــا
بوی و طعمِ خوردنی های لذیذ
می چشیدم مزه با دیدارهــــا
***
کاش همجنسِ کمانِ ابرویــت
پیر می شد یا بماند زیرِ تیــــر
تویِ قلبِ گل رخت غایم شده
اشک ریز صید مرغان اســـیر
***
باختم با صد بهانه ساختـــم
عشقِ مرموزی تو دل سایه زده
زیرِ نورِ صد ستاره روشنــــی
این همه بدبینی رو پایـه زده
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) 05/06/1391
تصویر شاعر در مشهد مقدس
جاسم ثعلبی حسّانی
:: برچسبها:
باختم ,
:: بازدید از این مطلب : 1779
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1