توی آسمون غوغا شده باد و بارون و تگرگ
زمین از درد زلزله کشید ، کوه ها رو به جنگ
همه ی آدما موندن به انتظار درِ جهنم وا شدن
تار می بینه چشمای ما حکام شرع پیدا شدن
تو می دونی کتاب دل با در و پیکر هستش
فرشته ایستاده بر دوش رو یکسر خواندش
درختا یکی یکی افتاده سد رود شدن
قناری ها توی قفس آتش عشق و دود شدن
پرستو ها کلبه خراب از شدت غضب خدا
کبوترا زیر زمین رفتن تو سوراخ روبا
ستاره ها افول شده تاریکی بسته آسمون
ماه پرید تو حوض آب ، نشونه نداد رنگین کمون
دریا تو کاسه ی صبر می جوشید و چشمه ها سرد
غرق شده دراون نهنگ با باله های غم و درد
کوها به لرزش افتادن کویرا آتشی شدن
گلای آفتابی بازم گریه و زاری سر دادن
***
اون اطویی که می خواد زندگیمون صاف کنه
در قصر زیبای بهشت اعمالمون ، رو وا کنه
در اون گلا از بد بختی از برگ شان اشک میدن
باغای نو بهار دل از دردِ دل باده میدن
عطر شمیم غنچه ها در اون دیار زهر میشه
از وی حساب می خواد دل از نادانی قهر میشه
میشن یه دسته گوسفندی پای دار نق می زنن
روزانه مع مع می کنن برای کشتن می دون
یکی یکی روح می گذره با دلهره از پل صراط
با ترس و لرز و قهر او پاینش چو رود فرات
راه فراری نداره میدونه این روح کم جون
یا در هوا تاب می بینه یا پخته میشه همچو نون
وعده ی باز شدن زمین سُر میریزن آبای شور
نور عدالت میتابه به کهکشون از دورا دور
اون وقت ها هی می کشه گرداب دل های خراب
ترازوی عمل ما نماز و روزه و حجاب
***
اهای عاقل بیدار شو مجنون تویی با این نازت
عنکبوت ها هی تابیدن باز کن اون قفل نابت
خوشید هنوز غرب نکن وقت طلوع شادیها
توی بهشت رنگارنگ تو نور با صفا خد ا
دل کوه خیلی بزرگِ دین ما قله ی بلند
یه سنگ اگر هم کم بشه غار اون نمیشه تنگ
در اون جهان رستگار، همه سرور و آزاده
هر چی دلت می خواد بخور از شربتا و از باده
از هر چی بد ، خبری نیست اونجا سرزمین بقا
زیر آسمون رنگارنگ زبون نمی گوید از سزا
اما جهنمی وا شده درهای اون به هر کسی
در این دنیای با یه ستم بر دل کوبیده مونسی
:: برچسبها:
(Rap) قیامت ,
:: بازدید از این مطلب : 1635
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1