ترانه حالم بدِ
عشقت به سر زده ولی ، بگو چرا پشیمونی
امشب برات تنگِ دلم ، ولی خودت نمی دونی
...
یادت میاد برام تکی ، یادت میاد خندیدنت
تو اوجِ عاشقی زدی به خاطرِ گل گفتنت
...
پروانه ام تو قفسم ، شکستی بالم اینچنین
با حرفِ زیبایِ دلت ، من و کشیدی تو کمین
...
با یه نگاهِ تیز و تر ، اسیرِ دیدهات شدم
تو این سفر دنجِ خطر ، بهایِ خاک پات شدم
...
با این هوایِ ابریت ، تو رو خدا دلم پُره
بارونِ غم هاتُ دیدم ، از دردِ تو تنم سُره
...
آشفته ام دیونه ام ، به یادتم حالم بدِ
روز وشبم شدن یکی ، جدایی رو به سر زده
...
دوست دارم خیلی میگم ، با من میای یا می مونی
خسته شدم از شهرِ تو ، اشکِ چشام رو می خونی
...
آهای آهای غریبه ام ، کجایی بی تو می میرم
صدام شنیدی پشتِ خط ، جواب بده که دلگیرم
...
بیا بیا آغوشِ من بازه و محتاجِ توام
اینُ بدون حرفی دلم ، به یادِ تو من زنده ام
...
جاسم ثعلبی (حسّانی) 08/07/1399
:: برچسبها:
# ترانه ی حالم بدِ ,
:: بازدید از این مطلب : 1093
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0