سفر به خیر عزیز من ، به شهرِ خود خوش اومدی
تو دست تو نقل و نبات ، اژیرِ بی خطـــــــــــر زدی
***
ای مهربون دلم با تو ، رفته دیارِ مهمونــــــــــی
با سورتمه همسفرت ، ولی خودت نمی دونی
***
عجب شبی با شعرِ تو ، دل بستم و شاد شدم
خونه ی تو دلم شده ، از غصه آزاد شـــــــــــدم
***
نرو نرو پیشم بمون ، سرما نشسته بر دیار
گرما زده شده دلت ، تو قلبِ من لاله بکـــار
***
عکس و صدایت ریزشش ، بارون شب بر لانه ها
چه خوش نوای بلبلی ، برام بخون ترانه هـــــــــا
***
غریب اون شکل و نگار ، همدردِ نزدیکم شدی
با اون نواهای دلت ، از راه دور پیکم شــــدی
***
بازم بیا به شهرِ من ، پارکِ شقایق خوانده تــــــو
دل پیچم از زود رفتنت ، شانس بدم زود رانده تو
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) 27/11/1391
تقدیم به دوست عزیزم علی رحمانی از ارومیه
:: برچسبها:
سفر به خیر ,
:: بازدید از این مطلب : 2174
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4