مدونة الشاعرجاسم ثعلبی (الحسّانی) فی اللغه العربیه و الفارسیه

.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

چرا دلگیری از دنـــــــــیا ، چرا اشکِ تو می باره

رو گونه هات یه کوهی غم ، نشسته بر پـــلِ داره

***

چرا رنگِ لــــبات زرده ، چرا پس دادی صـــبرت رو

کمر خم کردی از دردت ، چرا می کندی قــبرت رو

***

مگه از زندگی سیــری ، دلت بیزاره و تنهـــا

بگو ! مهرِ پدر رفتـــه ، شد ی آواره و بی جـا

***

یتیمی دردِ سختی هست ، پیامبر راهُ طی کـرده

یه عمری گشته آواره ، همش با نالـه و درده

***

نمی تونم برم جـــــایی ، تو معصومیّتت گیــرم

به اشکاتُ دلم کشتی ، دارم از غصه می میرم

***

بخون با من یه آهنگــی ، فراموش کن عذابت رو

توکّل بر خدا کافی ، بکن درد از نقابـــــت رو

***

بلند شو بس کن از گریـه ، رسیده وقتِ بیـداری

برو تا زنده ای جانم ، نده فرصت به بیمــــاری

***

جاسم ثعلبی (حسّانی) 10/02/1392

 

 

 



:: برچسب‌ها: دردِ یتیمی ,
:: بازدید از این مطلب : 1941
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : یک شنبه 8 ارديبهشت 1392
.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 89 صفحه بعد

صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی