انگاری آب شدی رفتی زمیـــن
برگ خاطرات تو بسته شــــده
روی قله ی بلندِبی کســــــی
ساکتم و انتظارخسته شـــده
***
رفتی و دلم واست تنگ نشـــد
علتش شکستی اون عهد و وفـا
چند روزی کنج خونه یادتـــم
نمی دونم واسه چی شدی جدا
***
کم کم اسم تو داره یادم میـره
با غم و شادی تو همبازیــــم
دست بردار از دلم ای بی خدا
با همین سکوتِ تو من راضیم
***
دیگه گریه نصفِ شب بی فایده
جلدِ خاطراتمان کنده شـــــده
چشم به آسمونِ نو فصلِ جدید
عشق و فریادِ دلت زنده شـده
***
باورم نشد دلت مانده ســــفر
خیلی سخته زود رفتی از سرم
تو غروبِ غصه هام ابری شدی
جا نداری حتی توی دفتــرم
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) 08/01/1392
:: برچسبها:
گریه های نصف شب ,
:: بازدید از این مطلب : 1588
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0